مرجع ابزار وب

با سلام خدمت کاربران محترم امروز قالب ازمایشی جدید رو قرار دادیم امیدواریم خوشتون بیاد 94/05/10

روح تویی نور تویی معبور و معبور تویی

جسم منم دور منم آتش محذون منم

چون که به میخانه رسی...

با همه خوب و بد می

دمیده هر نظر به توست چون که می ناب تویی

فرستنده :علی رزاق پور از زاهدان

.

.

.

خدا جون میشه تو امشب من و تو بغل بگیری

بگی آروم توی قلبم دیگه وقتشه بمیری

خدا جون میگن تو خوبی مثل مادرا می مونی

اگه راست میگن بینم ، عشق من کجاست میدونی

خدا جون میشه یه کاری بکنی بخاطر من؟

میخوام که زود بمیرم اخه سخته زنده موندن

من که تقصیری نداشتم چرا گذاشته رفته

خدا  جون تو تنها هستی میدونی تنهایی چه سخته

زنده بودن یا مردن من واسه اون فرقی نداره

اون میخواد که من نباشم باشه اشکالی نداره

خدا جون میخوام بمیرم تا بشم همیشه راحت

ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه یه ساعت

خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری

بگی آروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری

فرستنده :هانیه احمدی از قلعه گنج

.

.

.

شاید هرگز نگفته باشم اگر یک لحظه نباشی

وسعت قلبم پذیرای تمام غصه و غم ها میشود

شاید هرگز نگفته باشم به تو همیشه به حضورت در کنارم نیاز دارم

اما اینک صادقانه میگویم ای همراز

ای مرهم ای نجیب تو بهترین سهمی بودی که من از زندگی گرفتم

پس همیشه کنارم باش

شاید هرگز نگفته باشم به حضورت در کنارم نیاز دارم

فرستنده :صادق جعفر پور از بانه

.

.

.

و آن زمان که در اندیشه تو نگریستم و چیزی جز وحشت و تنهایی ندیدم

و این سوال را از تو پرسیدم در سرت چه میگذرد؟

و تو گفتی که ترس...

ترس تنها ماندن...

و خوشحالی تو که یار من کسی دگر باشد

و تو از این سرنوشت بسیار خوشحالی

وبار دگر از تو پرسیدم که چه در افکار داری

و تو گفتی که سکـــــــــــوت و دیگر هیچ !!!

فرستنده : زهرا از قلعه گنج